۲ مطلب در آذر ۱۴۰۰ ثبت شده است

دوازده

 محیط زیست بدنم را نه اینکه خیلی دلچسب و بدون عیب بدانم اما گارد بسته ای در مورد تغییر دادنش دارم. بارها تصمیم گرفته‌ام که بروم اندکی دکلره لای موهایم بمالم و تن به آمبره و سامبره و سانلایت و براش لایت و فلان و بیسار دهم. اما بعد جلوی آینه به خودم گفته‌ام مگر همین موهای خرمایی تیره موج دار با مقادیری تار خاکستری و سفید چه عیبی دارند که باید از بیخ و بن رنگشان را از صحنه روزگار محو کنم... نمیدانم چرا در برابر هر تغییری اعم از فرم دادن به برجستگی ها و اصلاح در فرو رفتگی‌ها مقاومت می‌کنم؟...مانند آن مستاجری هستم که از ترس صاحبخانه جرأت کوبیدن حتی یک میخ هم به دیوار خانه اش را ندارد...انگار همینطور دست نخورده به دامان مادر زمین بسپارمشان دلپذیرتر است یا با طبیعت سازگارتر...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میترا لایق

یازده

آدمایی که می‌تونن بنویسن یه آشتی درونی مخصوص به خودشون دارن.به نظرم برای اینکه ذهن بتونه فکر کنه قلب بتونه باهاش کنار بیاد و دست بتونه با قلم سرش بده رو کاغذ باید نظام جا افتاده ی سرشار از صلح و صفایی وجود داشته باشه بین تک‌تک یاخته‌های بدنت...اونی که خوب تر می‌نویسه حتما بیشتر با خودش آشتیه. شاید ارنست همینگوی و ویرجیانا وولف هم وقتی خودکشی کردن که دیگه با خودشون آشتی نبودن و میدونستن دیگه نمیتونن بنویسن. شایدم اینقدر زیادی با خودشون آشتی بودن که نخواستن بیشتر از این تو دنیای کثافت دور و برشون بپوسن تا بوی گندیدگی بگیرن!
من آدم سازگاری با خودم نیستم اغلب اوقات، وقتی فکر می کنم دقیقا همون موقع‌هایی نوشتنم نمیاد که اعضا و جوارح بدنم در جدال سختی باهم قرار دارن...نمیدونم از هورمون‌هاست یا افسردگی یا مشکلات اخلاقی یا چی اما به طور تجربی این فرضیه برام اثبات شده...اگه دوست داری بتونی حرفاتو بیاری رو کاغذ اول با خودت آشتی باش...نه با اطرافت نه با همسایت نه با در و دیوار...اول از همه با خودت کنار بیا! وگرنه میشی یه دری وری گو مثل من!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میترا لایق